نشست تخصصی مؤلفه های مدیریت جهادی در مکتب شهید سلیمانی برگزار شد
به گزارش روابط عمومی مرکز آموزش مدیریت دولتی: به مناسبت دومین سالگرد شهادت سردار دلها، مرکز آموزش مدیریت دولتی، نشست تخصصی «مؤلفه های مدیریت جهادی در مکتب شهید سلیمانی» را با سخنرانی دکتر عبدالله مبینی در روز چهارشنبه 15 دیماه 1400 از ساعت 13 تا 15 به صورت برخط و با حضور بیش از 300 شرکت کننده از طریق سامانه آموزش های الکترونیکی مرکز برگزار کرد. دکتر عبدالله مبینی سخنانش را با اشاره به اینکه بیشتر بحثهای مدیریتی مبنا و زیربنایش، غربی است، گفت: «عمده بحث های مدیریتی یا سبک های مدیریتی، غربی است و آموزه ها و شیوه ها و روش های تصمیم گیری نوعاً مطالبی است که آموزه های غربی پیش قراول آن هستند و ما کمتر درباره مدیریت اسلامی یا جهادی یا انقلابی سخن و اقدام کرده ایم. و گاهی مباحث تلفیق شده است و بحث مدیریت شهید سلیمانی می تواند کمک خوبی در تبیین بهتر در این زمینه باشد.» وی افزود: «باور کردنی نیست که مطالب بسیار زیادی در زمینه مدیریت داریم و باید کوشید این فرهنگ و آموزه ها را به نسل جوان و آینده انتقال دهیم و مرکز آموزش مدیریت دولتی که وظیفه تربیت مدیران در سطوح مختلف و عالی را برعهده دارد، می تواند این آموزه ها را ترویج و نشر نماید و این می تواند بهترین هدیه شهید سلیمانی باشد که این آموزه ها، تبدیل به متن و محتوا برای نظام اداری کشور گردد.» دکتر مبینی ترویج راه و مسلک شهید سلیمانی را راه نجات جامعه امروز ما دانست و بیان داشت: «إن شاء الله راه و مسلک حاج قاسم ترویج پیدا کند که امروزه جامعه بسیار به آن نیازمند است؛ زیرا هدفگذاری دشمن بر روی جامعه است و کار همه جانبهای در حال انجام دارد. تمام توان و استراتژی آمریکا، جدایی مردم از نظام است و برای آن برنامه ریزی دقیقی در سه سطح (سخت، نیمه سخت و نرم) انجام داده است. سطح سخت آن که همان جنگ بود و سطح نیمه سخت آن که مباحث امنیتی است و سطح نرم که شامل تشدید تحریم ها، نارضایتی مردم و ایجاد فاصله بین مردم و نظام حاکمیتی است. سردار سلیمانی در دو سطح سخت و نیمه سخت دشمن را شکست داد.» دکتر مبینی، سردار سلیمانی را معمار شکست استراتژیهای آمریکا در غرب آسیا معرفی کرد و گفت: «متأسفانه دشمن به تحریمها امید بسته و معیشت مردم و افزایش نارضایتیهای عمومی را هدف گرفته است». ایشان به موج رسانه ای که علیه هزینه های انجام شده در عراق و سوریه پرداخت و اظهار داشت که تمامی این هزینهها مکتوب شده است و در سازمان برنامه و بودجه، قابل دسترسی است و اگر بخواهیم براساس هزینه و فایده هم محاسبه شود، فایده آن چندین برابر هزینه آن است. ایشان اولین مؤلفه مدیریتی حاج قاسم سلیمانی را «چند بعدی بودن شخصیت حاج قاسم» برشمرد و گفت: «اولین مؤلفه شخصیتی و مدیریتی وی، چند بعدی بودن حاج قاسم است. حاج قاسم نه تنها نابغه ای نظامی بود؛ بلکه در زمینه فرهنگی، اجتماعی، مردم یاری، امنیتی و اقتصادی نابغه بود و اقدامات مؤثری از خود به یادگار گذاشته است.» وی ادامه داد: «دومین مؤلفه مدیریتی شهید، شناخت درست از محیط داخل و بیرون بود. حاج قاسم در حوزه ای کار می کرد که کاملاً نامطمئن و نامشخص بود و معلوم نبود که فردا چه خواهد شد! اما سردار شهید در فضایی ابهام آلود توانست با اکثر دنیا بجنگد و یک کار ناممکن و محال را ممکن سازد و این بدون شناخت و محاسبه دقیق و درست، هرگز به دست نمی آمد. سردار سلیمانی نظر همه صاحب نظران را می گرفت و جمع بندی می کرد و با شهود خود تصمیم نهایی را اتخاذ می کرد.» دکتر مبینی «آینده نگری و دور اندیشی» را سومین مؤلفه مدیریتی قلمداد کرد و گفت: «در فضای ابهام آلود با دوراندیشی و با فرایند مشورت و تصمیم سازی، آینده را خوب می دید و به خوبی برنامه ها را با توجه به آینده نگری به پیش می برد.» وی همچنین افزود: «می توان مؤلفه های دیگری همچون: خلاق بودن، تمرکز بر هدف، تشخیص به موقع و تصمیمگیری سریع در بحران، توانمندی بالقوه و بالفعل بالا برای سردار سلیمانی یاد کرد؛ اما یکی از خصوصیات مثبت ایشان این بود که با جمع های کوچک ارتباط برقرار می کرد و می توانست تمامی اقوام، مذاهب و اشخاص هر چند کوچک را اجماع کند و با شناخت شناخت جامع و کاملی که از محیط بیرون و داخل داشت، می توانست تصمیمات جامع تری بگیرد تا بتواند در زمان صرفه جویی کند.» سردار مبینی تأکید کرد که در مدیریت نباید فقط به مبنای غربی اتکای مطلق داشت؛ بلکه باید از آموزه های دینی و اسلامی و تجربیات استفاده تلفیقی کرد. به طور مثال در پیش بینی زمان پایان داعش ایشان با توجه به آینده نگری که داشت، توانست آینده پیش رو را پیش بینی کند و با این تسلط تهدید را به فرصت تبدیل کرد و این شناسایی و شناخت درست منجر به تصمیم و اجرای درست اهداف و برنامه کوتاه مدت و بلندمدت وی شد. مبینی یکی دیگر از خصوصیات بارز سردار شهید را اقتدار کافی جهت مدیریت تمامی نیروها و همین طور تمرکز بر هدف معرفی کرد و بیان داشت: «هیچ برنامه ای را بدون هدف تعریف نمیک رد و تمام برنامه ها را هدف گذاری و مدیریت می کرد و گاهی هدف را تا 9 سطح خرد می کرد و آن را به ریزبرنامه و حتی گام تبدیل می کرد تا تیم برنامه ریزی را واضح تر ببیند و در نتیجه اقدام تسهیل شود که همه این ها برآمده از مؤلفه «داشتن تفکر سیستمی» است. دکتر مبینی در پایان سخن خود، هنر حاج قاسم را تلفیق عقلانیت و معنویت دانست و به همه مدیران نظام اداری کشور توصیه کرد که در مدیریت علاوه بر مبانی عقلایی باید به مبانی معنوی هم اتکا کرد و کوشید تهدیدها را نه تنها همچون حاج قاسم دفع کرد؛ بلکه تهدیدها باید تبدیل به فرصت نمود.
- لینک کوتاه : /Z8n