چهارمین نشست ارائه تجارب مدیران در سال 1399
به گزارش روابط عمومی مرکز آموزش مدیریت دولتی: چهارمین نشست برخط (آنلاین) ارائه تجارب مدیران در سال جاری با هدف انتقال دانش و تجربه به مدیران دستگاههای اجرایی و با حضورآقای دکتر حسین علایی، ازساعت 10 تا 12 روز شنبه یکم شهریورماه در مرکز آموزش مدیریت دولتی برگزار شد.
ابتدای برنامه همراه با معرفی سوابق دکتر حسین علایی بود: وی نظامی بازنشسته، سیاستمدار، مدیر اجرایی و مدرس دانشگاه ایرانی است که هماکنون به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین فعالیت میکند. ایشان در طول جنگ ایران و عراق از فرماندهان ارشد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محسوب میشد و در اغلب عملیاتهای اصلی سپاه حضوری فعال داشت و از ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۴ نیز به عنوان فرمانده قرارگاه نوح فعالیت میکرد. در سال ۱۳۶۴ علایی به عنوان نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران انتخاب شد و تا سال ۱۳۶۹ در این جایگاه فعالیت کرد. علایی در دولتهای پنجم و ششم، از ۱۳۷۰ تا ۱۳۷۶ قائم مقام وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح بود و در فاصله سال های ۱۳۷۶ تا ۱۳۷۹ ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران را برعهده داشت. همچنین از ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۷ مدیرعامل شرکت هواپیمایی آسمان بود.
دکتر حسین علایی در بخش نخست سخنرانی خویش به ماه محرم ماه اشاره کرد و شیوه و سبک حسینی را شیوه حیات طیبه معرفی نمود. وی در ادامه سخنانش گفت: «در سه حوزه، تجربه های مدیریتی خود را ارائه خواهم داد: الف. تجربه زمان جنگ (مقابله با ارتش عراق) ب. تجارب مدیریتی در سازمانهای دولتی؛ ج. تجارب مدیریتی در شرکتداری و بنگاه داری برای سازمانهای غیردولتی»
این عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین ضمن بیان تجارب مدیریتی در دوران جنگ افزود: «در اوایل جنگ تحمیلی، سپاه پاسداران ساختار و سازماندهی منظمی نداشت. امام خمینی (ره) دفاع داوطلبانه را در ایران ترویج نمود و آن را واجب کفایی دانست. از این رو، سیل نیروهای داوطلب به سوی جبهه ها سرازیر شد و ما توانستیم بر اساس شرایط پیش آمده و صحنه جنگ، این نیروهای داوطلب و متخصص را سازماندهی کنیم. یکی از ویژگیهای برجسته چنین نیروهایی، وجود انگیزه های بالا است. در ساختار دولتی همواره بلکه هر روز نیازمند تزریق انگیزه به کارکنان و کارمندان هستیم تا آنجا که نبوده انگیزه در کارمندان سبب بروکراسی بد می شود.»
دکتر علایی با اشاره به چگونگی تشکیل تیپ و لشکر در سپاه پاسداران گفت: «نیروهای داوطلب با فرمان امام راحل (ره) وارد جبهه شدند. در ارتشهای بزرگ دنیا ۱۰ تا ۱۵ سال طول میکشد که یک تیپ یا لشکر را آماده و هماهنگ کنند؛ ولی در سپاه با وجود چنین نیروهای متخصص و با انگیزهای توانستیم متناسب با مأموریت خود آنها را سازماندهی و جنگ را اداره نماییم.»
نخستین فرمانده نیروی دریایی سپاه پاسداران در تجربه دوم خود، به چگونگی جنگیدن با دشمن اشاره کرد و بیان داشت: «در جنگیدن همواره به سه موضوع مهم باید توجه کرد: شرایط زمینی، شرایط دشمن و شرایط آب و هوایی. جالب آن که در مدیریت استراتژیک نیز همین سه مسئله مطرح است: شرایط (تقسیم) بازار، شرایط رقبا و شرایط موقعیتی. اما استراتژی پیروزی ما در سپاه این گونه بود که به نقاط قوت خود و نقاط ضعف دشمن متمرکز میشدیم؛ آن گاه اقدام میکردیم. مثلاً یکی از شیوه های ما دور زدن دشمن بود. نقطه ضعف دشمن را شناسایی و از همان نقطه به او حمله میکردیم. البته در سیاست و رویارویی با ابرقدرت ها نیز همین سیاست را در پیش گرفتیم. در عملیات طریق القدس (آزادی بستان) از رمل و شن زار ۱۲ کیلومتری گذشتیم و در عملیات بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) از کارون گذشتیم. همچنین در جنگ ناوهای آمریکا و شوروی در حمایت از عراق در خلیج فارس قرار گرفتند و سپاه با قایق های تندروی کوچک، ایستادگی و بازدارندگی چشمگیری را از خود به نمایش گذاشت».
دکتر علایی در ادامه گفت: «بهترین مدیر دولتی آن است که به کارها سیستم بدهد. مدیر باید کارها را تقسیم کند و نقش رهبری را ایفا نماید. سیستم دهی، کارها را جلو می برد. بر اساس چنین نگرشی دو روش در مدیریت مطرح می شود: یکی «مدیریت بر مبنای استثنا» و دیگری «مدیریت بر مبنای هدف». در شیوه «مدیریت بر مبنای استثنا» فرض این است که در سازمان، کارها درست انجام می شود و تفویض اختیار به نیروها انجام می شود. استثنائاً کنترل و نظارت بر عهده مدیر است. اما در مدیریت بر مبنای هدف، مدیران و کارکنان سازمان در هدف گذاری سهیم میشوند و مدیر تنها هدایت میکند.»
این عضو هیأت علمی دانشگاه امام حسین ضمن تأکید بر مدیریت بر مبنای استثنا، ابراز داشت: «یکی از لوازم مدیریت بر مبنای استثنا آن است که مدیر باید در جایگاه خودش نیروهای زیردست را توانمند کند. مدیر خوب نباید همه کارها را شخصاً انجام دهد؛ حتی اگر خود بر انجام همه کارها و امور توانمند باشد. بلکه باید فرصتی را ایجاد نماید تا همه نیروها با آموزش، توانمند شوند و بتوانند خود، کارها را به پیش ببرند و در اینجا، مدیر باید تنها نظارت نماید.»
دکتر علایی در ادامه سخنانش با اشاره به ابعاد مدیریت استراتژی گفت: «یکی از بزرگترین مشکلات ما در کشور این است که استراتژی رسیدن به توسعه را نداریم. ما سند چشم انداز ۱۴۰۴ را داریم؛ ولی استراتژی رسیدن به اهداف این سند روشن نیست. اگر استراتژی توسعه مشخص شود، دستگاههای اجرایی به فراخور آن تقویت می شوند. به عنوان نمونه ترکیه استراتژی خود را بر مبنای گردشگری قرار داده و دبی استراتژی خود را بر مبنای تجارت تعریف نموده است. اما متاسفانه هنوز ایران استراتژی خود را به طور مشخص و روشن بیان نکرده است و همین ابهام، دستگاه های اجرایی را در رسیدن به اهداف سند چشم انداز ۱۴۰۴ ناتوان نموده است. نکته مهم دیگر در این خصوص آن است که تغییر در دولت ها نباید منجر به کنار زدن استراتژی ها بشود؛ بلکه دولت ها باید به اصلاح و تسریع آن بپردازند.»
در بخش پایانی برنامه، دکتر حسین علایی ضمن اشاره به جانشین پروری بیان کرد که «باید سیستم آن گونه باشد که افراد پله پله مدارج را طی نمایند و روند طبیعی برای رشد نیروهای انسانی وجود داشته باشد. در سیستم اداری، رشد سلسله مراتبی تعریف شده و در حین خدمت باید آموزش های ضمن خدمت را دیده باشند؛ حال، اگر سیستم اصلاح شده باشد، این گونه شایستهسالاری رخ می دهد. مدیران برای تحقق شایسته سالاری باید در انتصاب ها، توانمندی منتصبان را بیشتر از وفاداری آنها به خودشان مدنظر قرار دهند.»
سردار حسین علایی در خاتمه سخنان خود با تأکید بر مأموریت مرکز آموزش دولتی که نظام آموزش کارکنان و کارمندان را بر عهده دارد، گفت: «این سلسله نشست های تجارب مدیریتی میتواند جزو آموزش های ضمن خدمت کارکنان باشند که تأثیر بسزایی در تصمیم گیری مدیران و کارکنان خواهد داشت. همچنین مرکز آموزش مدیریت دولتی می تواند جلسات هم اندیشی را با مدیران ارشد نظام برگزار نماید. مثلاً می توان از یک استان چند استاندار را در دوره های مختلف دعوت نمود و تجارب آنها را به صورت یک مجلد تهیه و چاپ کرد و یا هر استاندار جدید را پس از انتصاب دعوت کرد تا در جلسه هم اندیشی با استانداران سابق آن استان، از تجارب آنها آگاه شود و با اشراف بیشتری به تصدی گری استان بپردازد. حتی به گمان بنده برگزاری دوره های آموزشی برای نمایندگان جدید الورود به مجلس می تواند بسیار سودمند باشد.»
دکتر علایی فرجام سخن را به حدیثی از امام علی اختصاص داد و بیان داشت: «مدیر موفق کسی است که کارهای خود را اولویت بندی کند و کارهای اصلی را نخست و کارهای فرعی را در مرحله دوم انجام دهد و کارهای بزرگ را به افراد کوچک و کارهای کوچک را به افراد بزرگ نسپارد.»
- لینک کوتاه : /Zk3